اعلام پایان گفت و گوی انتقادی 

درباره مدیریت فرهنگ و هنر شهرستان ساوجبلاغ

باز این چه ابر بود که ما را فرا گرفت          تنها نه من، گرفتگی عالم است این

یک دم نگاه کن که چه بر باد می دهی     چندین هزار امید بنی آدم است این

«نقد» اسباب و لوازمی دارد که اگر آنها فراهم نباشد، گفت و گو ها به شکست خواهد انجامید. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» به همراه دیگر دوستان اهل فرهنگ و هنر، گمان می کرد که ایجاد گفت و گوی انتقادی درباره مدیریت فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ به نشاط و بالندگی فرهنگی و هنری منجر خواهد شد؛ اما به دلیل عدم وفاداری برخی از طرفین گفت و گو به آداب نقد، متاسفانه این گفت و گو به بی راهه کشیده شد.

برخی از دلایل توقف این گفت و گوی انتقادی به این شرح است: 1. عدول آقای حسین زودبین از مواضع انتقادی اش نسبت به آقای امیر شمس رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ، به طوری که در آخرین یادداشت خود نوشت: «یادآور می شوم از نگاه من مناقشه ای بین من و شمس نیست!؟»؛ 2. عدم پاسخ گویی مخاطب اصلی این گفت و گو یعنی آقای شمس و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ 3. درشت گویی های اهانت آلود برخی نو رسیدگان بی فضیلت نسبت به چهره های پیش کسوت فرهنگ و هنر شهرستان در قالب ارسال پیام با نام بدلی و دروغین. البته باید پذیرفت که این تجربه ناکام (گفت و گوی اینترنتی)، برکاتی نیز دربرداشت. با سپاس از همه دوستان گرامی با هر سلیقه و دیدگاه، با توجه به دلایل پیش گفته، پایان این گفت و گو اعلام می شود.

نمی بینم نشاط عیش در کس      نه درمان دلی، نه درد دینی

خدا زان خرقه بیزار است صد بار          که صد بت باشدش در آستینی

دیدگاه خوانندگان

- یه دوست: سلام آقای عسگری، من برای آقای زودبین متاسفم که این حرفو زدن. انگار نمیشه حرف زد... ولی امیدوارم آقای عسگری تلاش تونو واسه کسانی بگزارین که اینطوری نشه. {...}

- حسین زودبین: یادآور می شوم بنده همچنان بر مواضع خود ایستاده ام و با کسی هم کنار نیامده ام و مرادم از مناقشه درگیری شخصی بوده.

 - پوریا رحیمی سام: جناب عسگری سلام، برای ایجاد یک محیط چالشی - فرهنگی توسط شما به شما تبریک می‏گویم و چاپ کتاب اخیرتان را مایه مباهات همه اهل فرهنگ و هنر شهرستان می‏دانم. در ضمن یادآور می‏شوم به نقل از اینجانب تنها مطالبی با مشخصات کاملی که ملاحظه می‏فرمایید سندیت خواهد داشت. ارادت بی پایان.

- علی فلاح نژاد: درسته... انگار نمیشه حرف زد... امیدوارم سوژه های بعدی هم به همین شکل پرجنجال نباشه اما پر مخاطب باشه!!!!